گروه بینالملل مشرق - محمدفرهاد کلینی بر این باور است که غربیها نگاه امنیت محور و قدرت محور خود در حوزه انرژی هستهای را به ناحق به شرایط ایران نیز تعمیم دادهاند. وی معتقد است که انعطاف حکومت سوریه در برابر کردها، خطر تجزیه را از کاهش میدهد.
سوال: به نظر شما بین مذاکرات هستهای و ارتقای جایگاه منطقهای ایران چه ارتباطی وجود دارد؟ آیا پیشرفت در این حوزه می تواند منجر به آن شود که ایران در تغییر معادلات سیاسی منطقه نقش جدی تری ایفا کند؟
کلینی: اساسا یک سوء برداشت مهم یا سفسطه و شاید مغلطه از مساله هستهای ایران نزد کشورهای غربی وجود دارد. بعضا نگاه آنها مبتنی بر نگرش امنیتی بوده است. به این معنی که بسیاری از کشورهای غربی، از آن جایی که غالب مسائل پیرامونی خود را از دید امنیتی میسنجند، تلاش کردند تا موضوع هستهای ایران را نیز به عنوان یک مساله امنیتی مورد بررسی قرار دهند. این نگاه مرموزانه و وارداتی به نگاه غربی به دنبال آن بود تا مساله هستهای ایران را فارغ از تلاش های علمی ایران، صرفا به موضوع معادلات امنیتی منطقه و جهان پیوند دهد و بر اساس موازنه امنیتی – هستهای به این مساله بنگرد. تلقی برخی این بود که جمهوری اسلامی به دنبال باز کردن چتر امنیتی خود در حوزه های راهبردی و بالستیکی است و می خواهد از این راه دستاوردهای منطقه ای خود را حفظ کند. این یک پنداشت کاملا غلط از چگونگی ترکیب قدرت ایران است.
آنها بر اساس ظنّ خودساخته و تحت تاثیر همان نگرشهای کلاسیک جنگ سرد و نیز متاثر از رویکرد ایرانهراسی اسراییل، بر این مبنا پیش رفتند و بازی ژئوپولیتیک خود را با ابهام هستهای پیوند بزنند. این رویکرد، در بطن خود این اندیشه را پرورش می داد که ابرقدرت های جهان، پیشرفت هسته ای خود را به قدرت نظامی پیوند دادند و می خواستند این تصور را ایجاد کنند که ایران نیز از این قاعده پیروی می کند. این شیوه تلقی از قدرت ایران و معنایابی انقلاب اسلامی، برداشت نادرستی است که بر اساس مدلینگ قدرت غربی، بر شرایط ما نیز تعمیم داده می شود. این در حالی است که درک جمهوری اسلامی از مفاهیمی همچون پیشرفت و مدنیت، کاملا متفاوت است با آن چیزی که در ذهن غربی ها وجود دارد.
نگاه دوم، ارتباط نگرش جهانی نسبت به مساله انرژی در منطقه است. موضوع اصلی ایران، بحث انرژی است. جمهوری اسلامی ایران، یک تولید کننده و در عین حال یک مصرف کننده بزرگ انرژی در جهان است. ما درحوزه انرژی های فسیلی شامل: منابع گازی، نفتی و زغال سنگ منابع فراوانی داریم و در حوزه هیدروانرژی با سدها و منابع آبی وهمچنین انرژی های نوین، جزر و مد، تابشی و دیگر بخش ها، تلاش ها و توانمندی هایی از خود نشان داده ایم. حالا در کنار این حوزه ها، ایران وارد حوزه انرژی هسته ای شده است و به دنبال تامین انرژی مورد نیاز خود از منظر الکتریسته و قدرت افزایش صادرات انرژی خود از منظر فسیلی است.
جمهوری اسلامی به دنبال چرخه و تنوع انرژی در حوزه هسته ای است تا در کنار منابع نفتی و گازی، در این عرصه هم دارای توانمندی های تامین انرژی باشد. بنابراین بُعد اقتصاد خارجی این موضوع اهمیت ویژهای دارد. به همان اندازه که جمهوری اسلامی ایران توان تامین انرژی مورد نیاز خود از منابع هسته ای و الکتریسیته را به دست بیاورد، توان انتقال گاز و نفت بیشتری به بازارهای جهان پیدا می کند و هسته ای شدن ایران در واقع به معنای به وجود آمدن یک فرصت مناسب برای مصرف کنندگان و مشتریان خارجی دربهره مندی در منابع انرژی فسیلی است.
سوال:آیا این موضوع می تواند موجب نگرانی رقبا شود؟
کلینی: اقدامات و پیشرفت ایران در این زمینه به منافع دیگران لطمه نمی زند. مثلا وقتی که جمهوری اسلامی با اروپا در حوزه انرژی وارد تعامل انرژی می شود، این به معنی تهدید منافع روسیه نیست. می دانید که روسیه در حوزه صادرات و فروش گاز به دنبال رهبری جهانی است. اما اگر روس ها تئوری بازی انرژی و رفتار ایران در حوزه استراتژی تثیبت قیمت را به درستی درک می کردند، می فهمیدند که اساسا ایران آسیبی به منافع دیگران نمی زند. روسیه در این حوزه با اولویت استراتژی لوله ها و مدیریت بازار و معماری امنیتی حرکت می کند ولی به نظرم ایران رویکرد متفاوتی دارد و به دنبال فرصت سازی و مدیریت جدید و مشترک صحیح انرژی بر اساس برد برای همه است و از ساز و کارهای قدیمی در قرن گذشته که انحصار و رقابت صرف بود ، تبعیت نمی کند.
سوال:شما بر این باور هستید که اساسا موضوع رویکرد ایران به قدرت هسته ای، بحث تامین انرژی در کنار منابع دیگر است. اما درک غربی ها به خاطر همان موضوع مدلینگ قدرت که خود شما به آن اشاره کردید، بر مبنای این است که ایران در این حوزه به دنبال بحث قدرت امنیتی و نظامی است. آیا در دوران کنونی مذاکرات 1+5 می توان این فضا را به سمت و سویی برد که علاوه بر حل معضل هسته ای، توان ایران در حل مسائل و معضلات استراتژیک منطقه نیز به نمایش گذاشته شود؟
کلینی: شیوه حرکت ایران در مذاکرات هسته ای، تلاش برای بر سر عقل آوردن دیگران و در ک مشترک است . تفهیم این واقعیت است که ما از اول راه هم به دنبال نتایج و پیامدهای مثبت بوده ایم واقعا در رویه و نظریه اصلی کشورمان تغییر خاصی به وجود نیامده است.
ما به دنبال استراتژی برد – برد هستیم و خود غربی ها نیز معترفند که اقدامات پیشین آنها در راستای باخت – باخت بوده و جالب اینجاست که رژیم صهیونیستی کماکان معتقد است که باید فشارهای حداکثری بر ایران اعمال شود تا بازی به ضرر ایران و همه به جز رژیم تل اویو تمام شود آنها با توجه به منابع جدید در مدیترانه می خواهند جدا از نقش لابی در حوزه انرژی برای اروپا تعیین تکلیف کنند.
جریان مقابل برای پیشبرد بازی خود، سعی کرده اند که بازی را بر مبنای انکار توانایی ونقش ایران پیش ببرند. به همین خاطر است که در حوزه هایی همچون ایران ستیزی، ایران گریزی و ایران هراسی، سرمایه گذاری کرده اند.
آنها خواسته اند با برجسته سازی بحث هسته ای، بازی ایران هراسی را جلو ببرند، در بازی های ژئوپولیتیکی ایران گریزی کرده و نقش ایران را در معادلات منطقه نادیده بگیرند و در حیطه های دیگر نیز پنهانی ونیابتی دست به ایران ستیزی بزنند. آنان به دنبال آن بوده اند که ترکیب و شیب معادلات منطقه را بدون ایران معرفی کنند. آنان می خواستند از ایران غول بسازند تا موجب هراس جهانیان شود. ار سوی دیگر در غرب خوب می دانند که خواسته های ما و توان ما در چه میزانی است و بدون تردید اگر نیت شوم نداشتند تا این اندازه بر روی مساله هسته ای ما مانور نمی دادند.
سوال:اگر اجازه بدهید، می خواهیم در مورد موضوع سوریه نیز از شما سوال کنیم. می دانیم که از ابتدای سربرآوردن بحران سوریه تاکنون، ایران همواره از نظریه احترام گذاشتن به اراده و خواست مردم سوریه و ارجحیت راهکار سیاسی دفاع کرده است. اما کشورهای دیگر منطقهریال رویکرد متفاوتی در این خصوص دارند. شما نقش عربستان سعودی و ترکیه در روند تحولات سوریه چگونه است و این دو کشور در چه مسیری حرکت می کنند؟
کلینی: متاسفانه عربستان امروز ماشین جوجه کشی تروریسم شده است و آشکارا تلاش می کند تا با صدور تروریست ها به سوریه، روند معادلات را تغییر دهد. به همین خاطر است که مدام می گوید به ژنو 2 نمی آیم و در شورای امنیت سازمان ملل هم عضو ناظر نمی شوم. پیام روشن عربستان این است که می خواهد به عنوان یک عنصر ناراضی، بازی خود را ادامه دهد. عربستان نمی خواهد وارد روند جدید شود و به دنبال آن است که شورای ائتلاف مخالفین سوری، مدام نه بگوید. اشاره صریح ریاض در اختلاف تاکتیکی با آمریکا در این راستا است . الان عربستان در این موقعیت است و به همه چیز نه می گوید و این که چه نیرویی عربستان را به این سمت هل می دهد، جای سوال دارد. حوزه غرب دچار شک و گمان های خودش است وتفاوت مواضع آمریکا و اروپا نیز شایان تامل است. من پیش تر هم اعلام کردم که آمریکا حاضر نیست در حوزه سوریه، استراتژی خود را به صورت مطلق با ترکیه پیوند بزند. طی هفته های اخیر، برخی رویکردها در خصوص سوریه تغییر یافت. همین الان می بینیم که ترکیه در سیاست خود در خصوص سوریه، از عربستان سعودی فاصله محدود گرفته است. ترکیه در آغاز بحران سوریه به دنبال رسیدن به نتیجه سریع و آنی بود و هم اکنون به درستی فهمیده است که چنین برخوردی خیلی رویایی بود.
این را نیز فراموش نکنیم که پویایی و تحرک سیاسی کردها در شمال سوریه، برای دولت ترکیه یک مسله جدی است و نمی تواند به سادگی از کنار آن بگذرد. پیش تر کردهای سوریه با سیاست کلی مهار روبرو بودند اما در حال حاضر یک گونه رویکرد نیمه مهار وجود دارد و می توان گفت که به همین خاطر است که تلقی دولت های ترکیه و سوریه از نشست ژنو 2 کاملا متفاوت است. ممکن است که انتظارات ترکیه از نشست ژنو 2 با ایران نیز همخوان نباشد اما در عین حال نمی توان گفت که هیچ تغییری در این حوزه به وجود نیامده است. اساسا نگرش جبهه ای در حوزه مساله سوریه تغییر جدی پیدا کرده است. چرا که چند متغیر جدید وجود دارد که یکی از آنها تغییر محدود در نگرش تاکتیکی غرب است. غرب امروزه به این نتیجه رسیده که نمی تواند در معادلات منطقه، به دنبال تغییرات سریع همانند پدیده لیبی باشد. مساله بعدی رشد متغیرهای جدید و تغییر برخی از عناصر به موضع بازیگر نیمه فعال و عقب نشینی کشورهایی است که خود را حامی مردم سوریه می داند. ورودی ها و خروجی های این صحنه عوض شده اند و از اکنون از اصرار بر مواضع براندازی به ایستگاه ژنو 2 رسیده ایم. باید دید آیا ژنو 2 می تواند یک ظرفیت هماوردسازی جدید را به دنبال بیاورد یا خیر. قرار بود این نشست به نتیجه رساندن بحران سوریه به نقطه فینال باشد اما امروزه نگاه دیگری به این نشست وجود دارد قرار است که ژنو 2 همچون یک کریدور باشد که مقاطع بعدی را تعیین می کند.
سوال:اختلاف نظر ایران و ترکیه در مساله سوریه تا چه اندازه بر روابط تهران – آنکارا تاثیر می گذارد؟
کلینی: ترکیه و ایران در برابر هم قرار نمی گیرند و اگر هم جنگی بین آنان ایجاد شده، طراحی آن از جانب دیگران صورت گرفته است. ترکیه و ایران شاید در برخی از حوزه ها رقیب هم باشند، اما علیه همدیگر عنصر تهدیدگر نیستند. ایران و ترکیه در موضوع کردها از یک الگوی مشترک تبعیت نمی کنند. اگر چه ممکن است در حیطه نگاه امنیت منطقه ای تابع یک مفهوم مشترک و محدود باشند اما نگرش واحدی نسبت به نحوه تعامل با مساله قومیت ندارند. چرا که جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه کردها را به مثابه تهدید در نظر نیاروده است. ترکیه نیز باید از این رویکرد گذر کند و تئوری نزاع و برخورد و تعیین جایگاه را تغییر دهد. ایران زمین رابطه دیرینه و پابرجا با کردها دارد و به جای نگرش استیلایی برخلاف دیگران از رویکرد و رابطه برادری تبعیت کرده است و ظرفیت کردها را نه به عنوان یک ابزار، بلکه به عنوان زمینه تعاملی تعریف کرده است.
ترکیه باید از برخی سیاست ها و برنامه های غلط گذشته، منصرف شود. به خاطر داشته باشید که استراتژی تنش صفر با همسایگان، از سوی ترکیه اتخاذ شد اما به یک باره با در پیش گرفتن یک رویکرد و کنش سرعتی سیاست دیگری را در پیش گرفت و در حوزه سوریه، به شیوه ای دیگر عمل کرد. نیروهای ثالث به این تغییر ناگهانی توجه دارند و این به اعتماد انها اسیب میزند .با این حال ما با ترکیه منافع مشترک، مرز مشترک و پیوستگی امنیتی داریم و می توانیم در اغلب حوزه ها همکاری مثبت و سازنده داشته باشیم. زمانی جمهوری اسلامی ایران یک طرح منطقه ای مهم به نام «ساعت» را در نظر داشت. (حروف اول نام کشورهای سوریه، ایران، عراق و ترکیه). قرار بر این بود که این 4 کشور دارای تعاملات منطقه ای داشته باشند که بر مبنای آن، امنیت منطقه اورآسیا تامین شود. به نظر می رسد تنها نیرویی که از این قضیه متضرر و نگران می شد، رژیم اسراییل بود . این طرح می تواند تامین کننده منافع هر 4 کشور ایران، ترکیه، عراق، سوریه و دیگر بازیگران از قبیل کردها و دیگران باشد و به باور من هنوز هم فرصت و زمینه آن وجود دارد که بر روی این طرح کار شود. بنظرم اتحادیه اروپا وحتی روسیه و کشورهای دیگر هم می توانند از حامیان این طرح باشند. در حالت خوشبینانه و نگاه به نصفه پر لیوان ، تلفیق طرح ساعت با هم آورد سازی و انعطاف در ژنو 2 می تواند برخی از تهدیدات را به فرصت های جدید پیوند زد.
سوال:به نظر شما ارتباط مساله کردها و حکومت سوریه، باید در چه ساز و کاری تعریف شود؟
کلینی: اگر سوریه در آینده در قانون اساسی خود، نگرش باز و منعطفی نسبت به مساله کردها داشته باشد، این رویکرد می تواند منجر به آن شود که ساختار دفاکتو و غیر رسمی، در مسیر جدایی و تجزیه پیش نرود. ما می بینیم که ترکیه در مسیر ترمیم قوانین افتاده و می خواهد به دنبال همگرایی با کردها باشد. جدا از این که ترکیه تا چه اندازه به این رویکرد خود پایبند خواهد ماند یا نه، باید پذیرفت که سوریه نیز در این حوزه نیازمند ترمیم الگوهای سیاسی و اجرایی است.
Kurdpress.com